افسانهها و داستانهای اساطیری بسیاری درباره تاریخچه قوم کرد وجود دارد و نظریه و عقیدههای موجود بیشتر برگرفته از دانشهای باستانی، زبانشناسی، انسانشناسی و سایر موارد چنینی هستند.
بیشتر پژوهشگران تاریخی مشهور براین باورند که کردهای امروزی نوادگان مادها و از ریشه آنها هستند. مینورسکی، خاورشناس و ایرانشناس روس که کتابهای بسیار درباره اقوامشناسی ایرانیان و کتابی از کردها دارد، میگوید:
اگر کردها نوادگان مادها نباشند، پس بر سر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده است و این همه قبیله و تیره مختلف کرد که به یک زبان ایرانی تکلم میکنند؛ از کجا آمدهاند؟
بسیاری دیگر از پژوهشگران همچون تئودور نولندکه (خاورشناس بزرگ آلمانی)، معتقدند که اگر روزی زبان مادی درست شناخته شود، قطعا خویشاوندی بسیار نزدیکی با زبان پارسی باستان خواهد داشت. از سوی دیگر استفاده از نامهای مادی که آنها را در اسامی پادشاهان و سرداران ماد میبینیم، در نامهای کردی کاربرد فراوانی دارد.
در حال حاضر چنین فرض میشود که کردها بخش اصلی بازماندگان تیرههای بومی خاورمیانه و مادها هستند که به زبان کردی سخن میگویند. این نکته مهم که زبان کردی بازمانده زبان مادی است و کردهای امروزی هم بازماندگان مادهای باستان هستند، تا زمانی که زبان مادی به درستی شناخته نشود، کماکان یک فرضیه به شمار میرود؛ اما این فرضیه قویترین فرضیه موجود است.
در گذشته تمامی سرزمینهای کردنشین یکی از ایالتهای ایران به شمار میرفت تا اینکه در جنگ چالدران (۱۵۱۴ میلادی) میان شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم اول، بر اثر شکست ایران، بخشهایی از کردستان از ایران جدا و نصیب دولت عثمانی شد.
بسیاری از کردان خارج از ایران همواره بر پیوند ناگسستنی تاریخی و نژادی کردها با دیگر ایرانیان تاکید داشتهاند، یکی از رهبران سیاسی کردهای عراق در گذشته جمله معروف دارد که میگوید:
هر کجا کرد زندگی میکند، آن جا ایران است.
در اینجا بد نیست به معناشناسی واژه کرد نیز بپردازیم؛ در فرهنگ فارسی، کرد به معنای بیابانگرد و چادرنشین است و برخی نیز کرد را گرفته شده از کلمه گُرد فارسی به معنی دلیر و پهلوان میدانند.
عکس قدیمی کردها
ویژگی های رفتاری و روحیه کردها
در مطلب عوامل تاثیرگذار بر الگوهای رفتاری ایرانیان، ۱۰ ویژگی مختص به ایرانیان را معرفی کردیم، علاوه بر این ویژگیها که در اقوام ایرانی عمومیت دارد، کردهای بزرگ ۴ ویژگی و روحیه خاص دارند که عبارتند از:
جنگاوری و سرسختی
کردها تاکنون طعم و مزه تلخ جنگ را بسیار چشیدهاند و همیشه در این نبردها از خود شجاعت و سرسختی وصفنشدنی نشان دادهاند.
گزنفون (تاریخ نویس یونانی) در نوشتههای خود که از بازگشت ۱۰ هزار یونانی به میهنشان در سال ۴۰۱ پیش از میلاد یاد کرده است، از آسیبهای زیادی که ارتش یونانی از سربازان کرد (کردوئن ها) خوردهاند مطالبی را نوشته و دلاوری و جنگاوری سربازان کرد را مورد ستایش قرار داده است. در بخشی از نوشتههای او میخوانیم:
یونانیان شب خوشی را با خوراک فراوان گذرانیدند، گفتوگوها درباره جنگهایی بود که از سر گذرانیده بودند و رنج کشیده بودند. زیرا از میان سرزمین «کاردوها» (کردها) گذشته بودند و در سراسر این روزها جنگیده بودند و رنج کشیده بودند. آسیبهایی که یونانیان از کاردوها خوردند از شاه ایران و سردارش تیسافرن، هم نخورده بودند.
نویسنده دیگری نیز به نام دیودوروس درباره کردها این گونه نوشته است:
کردها در دژهای کوهستانی خود برای ارتش و امپراتوریهای بیگانه مزاحمت و آزاری بیش از انداره فراهم میکردند. باید با جنگ و نبرد یا بستن پیمان آنها را از این کار باز میداشتی
پس از فتح ایران توسط عربها، آنها جرات گذشتن شب هنگام از کنگاور به خاطر خطر و ترس از یورش کردهایی که در کمینشان نشسته بودند را نداشتند. عربها آن جایگاه را «قصر الصوص» مینامیدند. از این روحیه و ویژگی کردها، حس میهندوستی و مرزداری به وجود آمده است، آنان در تمام طول تاریخ از نگاهبانان این سرزمین بودهاند و یکی از دلایل آن همبستگی و انسجام زیاد بین آنها است.
مهمان نوازی
این خصیصه اخلاقی و رفتاری را به حد افراط میتوان در میان کردها مشاهده کرد. در میان کردهای اهل حق «بان زرده» و «دالاهو»، بارها پیش آمده که قاتل فرزند را به خاطر مهمان بودن و خوردن نان و نمک بخشیدهاند!
در میان برخی از کردها رسم بر این است که تا ۴۰ روز نباید چیزی را از مهمان خود پرسید که از آن بوی تعجب از آمدن مهمان به مشام برسد زیرا یک کرد همیشه باید در انتظار و پذیرنده مهمان باشد.
جوانمردی و پهلوانی
جوانمردی از ویژگیهای کردان است که به نوبه خود ریشه در آیینهای ایران باستان مانند کیشمهر دارد. بسیاری از عیاران نامآور، کرد بودهاند، کردها در نهضت عیاران صفاری به یاری یعقوب لیث شتافتند و در نبرد با دشمنان ایران او را یاری دادند. هنوز مردم اهل حق خود را یارسان مینامند و کیش خود را آیین یاری میدانند.
در جریان جنگهای صلیبی فرمانده مسلمانان، صلاح الدین ایوبی از کردهای ایوبی بود که چندین مرتبه مسیحیان را شکست داد. طی یکی از نبردها، ریچارد شیردل سردار جنگجویان صلیبی اسیر صلاحالدین شد، صلاح الدین با فرمانده اسیر شده با جوانمردی رفتار کرد که پس از گذشت سدهها همچنان زبانزد غربیهاست.
تاریخ ایران نیز از جوانمردیهای پهلوانان کرد از قبیل آقاسید حسن رزاز کرمانشاهی حکایتهای بسیاری دارد و هنوز زورخانههای کرمانشاه و سنندج به تربیت پهلوانان شهرت دارند.
زبان قوم کرد
زبان کردی، یکی از زبانهای گروه شمال غرب یا جنوب غربی به شمار میرود و گویشهای بسیاری دارد. گرچه تمامی این گویشها از یک ریشه هستند؛ اما ویژگیهای خاصی نیز دارند که آنها را از هم جدا میسازد.
در بخش شمالی یعنی سرزمینهای کردنشین ترکیه، ارمنستان، بخشی از شمال عراق و بخشی از آذربایجان غربی، گویش «کُرمانجی» رواج دارد و کردان خراسان شمالی و ترکمنستان نیز به این گویش صحبت میکنند و کسانی که به این گویش سخن میگویند، کرمانج نامیده میشوند.
گویش کردستان مرکزی «سورانی» است، که خود شاخههای متنوعی دارد و کردهای منطقههای اربیل، سلیمانیه و کرکوک در عراق و کردهای مهاباد و استان کردستان در ایران به این گویش سخن میگویند.
گویشهای جنوبی کردی نیز در کرمانشاه، ایلام و در میان کردهای لرستان، همدان، کلاردشت و قزوین میان کردها رایج است.
علاوه بر موارد قبل باید گویشهای «اورامی»، «گوران» و «زازا» را نام برد که در غرب کرمانشاه، گوشهای از مراوان و بخشهایی از کردستان ترکیه، شماری به آن سخن میگویند.
گویش دیگر کردی «گورانی» است که تا دوران مشروطیت زبان علمی و ادبی کردان بود؛ اما پس از آن سورانی به عنوان زبان رسمی و کتابت پذیرفته شده است.
گویش های کردی
زیست بوم و پراکندگی قوم کرد
زیستبوم کردزبانان بیشتر مناطق کوهستانی است که به شرق رشته کوه زاگرس ختم شده و از این قسمت به سمت جنوب و حد فاصل همدان و سنندج امتداد مییابد. در طرف جنوب هم بعد از دور زدن کرمانشاه، ایلام و بخشهایی از لرستان به کرکوک و موصل ختم میشود. از شمال نیز به طرف ماردین، پیرانشهر و اورفا در ترکیه امتداد یافته است و در ادامه به طرف ملاطیه (ترکیه) و حوزه رود فرات میرود تا به کمالیه میرسد.
زیست بوم کردها اگر چه کوهستانی است؛ اما همین کوهها که در هنگام زمستان پوشیده از برف است در هنگام تابستان و آب شدن برفها به شکل فرشی سبز رنگ در منطقه تبدیل میشود و از جاذبههای طبیعی بسیار زیبا برای گردشگران به شمار میرود. چراگاههای کردستان که در گذشته پرورشدهنده اسبهای مادی بوده است، امروزه نیز برای چرای گوسفندان ایلها و عشیرههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
کردستان
مشاهیر کرد
با چند تن از افتخارآفرینان و مشاهیر تبار کرد در زمینههای مختلف (روحانیت، جامعه پزشکان، سینما، ورزش، موسیقی، افراد نظامی) از گذشته تا زمان معاصر آشنا میشویم:
- دکتر مظفر پرتو ماه : فیزیکدان برجسته
- عثمان هورامی : خواننده
- سید نصرالله بنیصدر : روحانی
- صلاح الدین ایوبی : بنیانگذار دولت ایّوبیان مصر و شام
- امیرنظام گروسی : سیاستمدار در دوران قاجار
- شهرام ناظری : خواننده سنتی
- بهمن قبادی : عکاس، کارگردان و فیلمنامهنویس
- عزیزخان مکری : سردار نظامی
- علیاشرف درویشیان : نویسنده
- بیت الله عباس پور : بدنساز مشهور
اسامی بسیار زیادی از افراد کرد و مشهور وجود دارد که کارناوال تعدادی از آنها را به صورت تصادفی انتخاب کرده است.
به وجود آمدن هویت ملی، فرایندی طولانی و پیچیده دارد. عوامل جغرافیایی، قومی، زبانی، اعتقادی، معیشتی، تاریخی، اعیاد و رسوم و… همه و همه طی اعصار و قرون دست به دست هم می دهند و هویت یک ملت را می سازند. سپس در قالب تعلیم و تربیت و به طور کلی فرهنگ در معنای عام و گسترده ی آن، از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند. هویت ملی و فرهنگی ایران الگوی پیچیده ای متشکل از گروه های مختلف قومی است که به رغم الگوهای مختلف فرهنگی، هویت کلان فرهنگی ایران را شکل بخشیده اند.
هنر ایرانی، زبان فارسی، عرفان و اعتقادات اسلامی، آداب و رسوم و اعیاد همه و همه اجزای اساسی هویت ملی ایرانیان است که طی قرون و اعصار، شکل گرفته و به صورت مشاهیر و مفاخر، اخلاق و ادبیات، معنویت و وحدت، همدلی و همزبانی و… تجلی یافته است. تاریخ هویت ملی جامعه ایران بیانگر این واقعیت است که نضج، دوام و استمرار هویت فرهنگی ایرانی به عنوان یکی از ابعاد هویت ملی در طول تاریخ مدیون گروه های مختلف قومی نظیر کُردها، ترک ها، لرها، بلوچ ها، ترکمن ها و عرب ها بوده است، چرا که هر یک با افزودن لایه های هویتی- فرهنگی به دیر پایی، غنا و عظمت آن افزوده اند. کمی و کاستی ها و مؤلفه های مثبت و منفی آن نیز تنها متأثر از یک قوم نبوده، بلکه در تعامل همه گروه های قومی با شدت و ضعف های مختلف شکل گرفته است.
با این توصیف، هویت ملی و فرهنگی ایرانی چتر گسترده ای است که هویت های محلی- قومی را در درون خود دارد و عنصر پیوند دهنده ی اقوام است و یا به تعبیر دیگر، هر یک از اقوام تشکیل دهنده هویت فرهنگی ایران در حالی که برخوردار از هویت قومی ویژه ای هستند، در عین حال زمینه گسترده ای از مشترکات، هویت فرهنگیِ یگانه آن ها را موجب شده است.
جایگاه زبان
زبان دستگاه منسجمی از نشانه های صوتی یا نوشتاری است که طبق قواعد مشخصی با یکدیگر ترکیب می شوند و برای نمایش و انتقال معانی و اندیشه ها توسط انسان های متعلق به یک گروه اجتماعی یا فرهنگی خاص به کار برده می شود. زبان به عنوان پدیده ای زنده و پویا، همواره در حال بازسازی خویش است. این پدیده در بستر جامعه رشد می کند و متأثر از سطح دانش و روابط انسان و دگرگونی های اجتماعی و علمی جوامع انسانی است. گستره کار زبان را باید فراتر از ایجاد ارتباط بین انسان ها دانست.
زبان و آثار ادبی بُعد مهمی از میراث مکتوب هر ملت است، چنانچه آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی ایران در این رابطه فرمودند:« زبان فارسی یک میراث عظیم و باشکوه و بسیار ارزشمند و مایه سربلندی و از گنجینه های عظیم مواریث فرهنگی و در واقع همه چیز ماست و رمز هویت ملی ماست » . با وجود این زبان فارسی شناسه ی یک قوم خاص در ایران نیست بلکه متعلق به همه اقوام و به عنوان میراث ملت ایران محسوب می شود.
تاریخ بیانگر این نکته است که اقوام ایرانی زبان فارسی را به عنوان وسیله مراوده و ارتباط برای بیان افکار، حالات و احساسات خود به کار می برند. در عین حال، زبان کُردی همانند فارسی یکی از زبان های گروه هند و اروپایی است. ریشه زبان کُردی، مادی و اوستایی است که به وسیله آریایی ها در حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد تکمیل شده است. تعداد زیادی از شرق شناسان معتقدند کردی زبانی جدا از فارسی نیست بلکه لهجه ای از لهجه های فارسی است. بسیاری نیز معتقدند که کردی از فارسی خالص تر است.
با این حال زبان کردی شاخه ای از زبان آریایی است که از لحاظ ساختمان و ترکیب، تعریف و شکل افعال با تمام زبان های آریایی مشابهت و نزدیکی دارد. هر چند در زبان کردی نوع افعال و مصدر و تعریف آن با زبان فارسی و پهلوی و سایر زبان های قدیم و محلی ایران تفاوت دارد، اما این تفاوت به اندازه ای نیست که زبان کُردی را از خویشاوندی و وابستگی با دیگر زبان های ایرانی جدا سازد (مردوخ، ۱۳۵۱، ۳۹).
مینورسکی(۱) زبان کُردی را متعلق به گروه زبان های ایرانی شمال غربی دانسته و معتقد است که این زبان در اصل و مبدأ، زبان گروه عظیمی مجتمع در یک محل بوده و ویژگی های کلی آن، پیش از اینکه کردها بسط و توسعه پیدا کنند، پیش از پراکنده شدنشان در کوه ها شکل گرفته است.
او تصور این نکته را که پیدایش لهجه های شمال غربی رایج در قلمرو ایران، بدون دخالت و شرکت عامل « مادی » صورت گرفته باشد، محال می داند و نتیجه گیری می کند که با توجه به ملاحظات تاریخی و جغرافیایی باید پذیرفت که بسط و توسعه کردها فقط از سرزمین ماد کوچک که همان آتروپاتکان یا آذربایجان امروزی است، صورت گرفته است. با این حال، یکی از ویژگی های زبان کردی وفور کلمات پهلوی و پارسی باستان در آن است ( افشار سیستانی، ۱۳۷۱، ۲۲۶-۲۲۷).
زبان و ادب کُردی از حیث جمعیت گویشوران، متون نظم و نثر، ذخایر واژگانی و زبانی و نشریات و تولیدات ادبی، رتبه دوم زبان های ایرانی را به خود اختصاص داده است. زبان کردی و گویشوران آن به جهت زیست در دژهای کوهستانی از اصالت و فصاحت خاصی برخوردارند به طوری که بیشتر شاخه ها و گویش های این زبان کهن سال و تنومند، خصایص باستانی و اصیل را حفظ نموده اند.
از سوی دیگر اوستا به عنوان متن دینی ایرانیان و زبان اوستایی به عنوان زبانی که بیشترین متن های دوره ی باستان ایران را در بر می گیرد، با فارسی و بیش از آن با کُردی پیوندهای عمیق و استواری دارد. همسانی و قرابت میان کردی و فارسی تا دوره میانه نیز بسیار چشمگیر بوده و آنچه به عنوان فاصله و اختلاف آشکار ( به ویژه در حوزه تلفظ ) می بینیم مربوط به دوره جدید و تأثیر زبان عربی بر فارسی است. این قرابت به گونه ای است که نویسنده کتاب کُرد و کردستان می نویسد:« اگر زبان فارسی به یک باره محو و نابود هم بشود می توان آن را از روی واژه های ایرانی خالص که همان زبان کُردی است دوباره زنده کرد » ( نیکیتین، ۱۳۶۶، ۴۹۸). با این حال به برخی از این قرابت ها اشاره می شود.